خاطرات آزاده
Friday, August 04, 2006
«اصلا فرض که مردمان هنوز در خوابند
فرض که هیچ نامه ای هم به مقصد نرسید
فرض که بعضی ازاینجا دور
حتی نان از سفره و کلمه از کتاب.
شکوفه از انار و تبسم از لبانمان گرفتهاند،
با روءیاهایمان چه میکنند؟!!!»
posted by Azadeh at
5:19 PM
0 Comments:
Post a Comment
<< Home
About Me
Name:
Azadeh
Location:
Vancouver, British columbia
View my complete profile
Previous Posts
Don't set your goals by what other people deem imp...
من چیزی شبیه موج کم دارم مرا به دریا میبری؟ مرا ...
شگفتا!" وقتی که بود، نمی ديدم... وقتی می خواند ن...
شازده کوچولو یادتان هست؟ قصهء زیبای آنتوان دوسنت ا...
نمی دانم چرا سایه ات را هم از رویاهایم پر می دهند...
دیروز کبوتری از من سراغ تو را می گرفت یادم افتاد ا...
ای قلندر شبگرد تا به کی در کوچه های پیچ در پیچ شهر...
«چرا همیشه از آیینه و نور بگوییم گاهی هم از تاریکی...
باور کن هیچ اتفاقی نیفتاده حرف تازهای نیست فق...
دیگر نبودنت را بهانه نمیگیرم تا کی بگویم برگرد ...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home