Wednesday, August 09, 2006

پیروزمندان، فاتحان لحظه هایند و شکوه زندگی را در کام فرصتها می جویند بسان همهء دیگر آدمیان آری از شکست می ترسند، اما عنان خویش به وحشت نمی سپارند. فاتحان هرگز به نام نومیدی پای خویش واپس نمی کشند و چون توسن زندگی به سرکشی لجام بگسلد، تا که آرام نگردد به قرار ننشینند. فاتحان مفهوم شگفت انعطاف را خوب می دانند و خوب می دانندکه پیوسته راهی دیگر هست، و جانشان همواره آمیختهء شوقی است به آزمون تمامی راههای زندگی. فاتحان می دانند که پا بر قله های تکامل ندارند در آیینهء صداقت به حرمت ضعف خود را نظاره می کنند و آنگاه با تمام نیروی خویش، گامهای تعالی را استحکام می بخشند. فاتحان به زمین می افتند، اما بر زمین نمی مانند و در امتداد صعود بلند خویش، جان سخت و پر توان معنای ناخوش سقوط را منکوب می کنند. فاتحان می دانند که نه سرنوشت، شرنگ تلخ به کامشان می ریزد و نه بخت، جام پیروزی در کفشان می نهد. فاتحان همیشه گناه خطاهای خویش را بر دوش می گیرند، در اندیشه های خویش، سازندگی را جستجو می کنند و در دل هر چیز، دست به سوی خوبیها می گشایند. فاتحان به راهی که بر می گزینند موءمنند سخت و ناهموار، شاید و به چشم دیگران، بی سرانجام و ناگوار. فاتحان واژهء صبر را می شناسند آنها می دانند که ارزش هر چیز به عمری است که در آن صرف می کنی.

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

ای وای چه قشنگ بود خانومی. ولی کاش نوشته خودت بود

13 August, 2006 12:30  

Post a Comment

<< Home